اگر چه شیوهی تو ناسپاسیست
اگر چه راه تو حق ناشناسیست
ولی من همچنان پابند عشقــــــم
برایم عشـــق، قانون اساسیست
از مجموعه شعر: فرصتهای ابری / نشرمایا ، 1394
اگر چه شیوهی تو ناسپاسیست
اگر چه راه تو حق ناشناسیست
ولی من همچنان پابند عشقــــــم
برایم عشـــق، قانون اساسیست
از مجموعه شعر: فرصتهای ابری / نشرمایا ، 1394
با کفر سپاهیام، مرا دست بگیر
رو سوی تباهیام مرا دست بگیر
ای حضرت عشق، یا حسین بن علی(ع)
حرّبن ریاحیام، مرا دست بگیر
حسین شادمهر
نگــــاهم بازپخـــش عشــــق او بود
به رخســـارم درفش عشـــق او بود
دلــی عاشق، دلــی بیدار هر شـــب
درونم پـــاس بخـش عشـــق او بود
"حسین شادمهر"
آه دلم از هجوم چشمان تو بود
قلبم همه مرز و بوم چشمان تو بود
افسوس نگفتم به تو از راز دلم
چون لب همه مهر و موم چشمان تو بود
"حسین شادمهر"
یک شب تو بیا بشو عروس دل من
تا گپ بزنیم در خصوص دل من
مهریهی چشمان تو کردم لب را
تقدیم تو باد باغ بوس دل من
"حسین شادمهر"
خدا رنگش زده یک دست با عشق
سپس با او قراری بست با عشق
به رسم عاشقی در دفتر دل
یقین مادر مساوی است با عشق
«حسین شادمهر»
همیشه
در تکاپو بودی ای دل
به فکر خنده ی او بودی ای دل
ولی حرف دلت را قورت دادی
چرا این قدر ترسو بودی ای دل
"حسین شادمهر"