شعرهای حسین شادمهر

غزل، ترانه، رباعی، دوبیتی، طنز، ... [ کانال تلگرام Shadmehraneh@ ]

شعرهای حسین شادمهر

غزل، ترانه، رباعی، دوبیتی، طنز، ... [ کانال تلگرام Shadmehraneh@ ]

شعرهای حسین شادمهر

کتاب شعر منتشر شده:
فرصت‌های ابری ، مجموعه دوبیتی
نشر مایا ، 1395
__________________

کانال‌های تلگرام:
*شادمهرانه https://t.me/shadmehraneh
*شادک https://t.me/shadmehraneh2
*شادشعر https://t.me/shadshear

پیام های کوتاه

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

آخرین نظرات

  • ۲ دی ۹۷، ۱۲:۲۱ - النگو نقره طرح طلا
    عالیه

پیوندهای روزانه

۳ مطلب در آبان ۱۳۹۲ ثبت شده است

چه با خود مژده‌ای بشکوه آورد
برای شهر پُر اندوه آورد
کتابی با هزاران آیه از عشق
محمد(ص) با خودش از کوه آورد.

*** 
کسی در غار مشغول نماز است
برای عشق در راز و نیاز است
صدایی شهر را دعوت به حق کرد
همانا او «محمد»(ص) از حجاز است.

*** 

برای عشق سهم آخری بود

به فکر لحظه‌های بهتری بود
برای دختران زنده در گور
نوید روزهای دیگری بود
*** 
عطا شد سوره‌ی کوثر برایت
یکی هم مادر و دختر برایت
تو را بی ریشه دانستند آنها
و نازل شد «هوالابتر» برایت.
*** 
برای عشق، فرصت، تازه آورد
چه حرفی از محبّت تازه آورد
«محمد» (ص) آن رسول مهربانی
که با خود نور و رحمت تازه آورد.


«حسیــن شادمهـــر»

حسین شادمهر

احمد غم خویش با علی (ع) می‌گوید

اسرار به مرتضی علی (ع) می‌گوید

نازم به علی که عالم از روی نیاز

با صوت بلند، یا علی (ع) می‌گوید

***

خورشید محمد (ص) و علی (ع) چون ماه است

اسرار حیات را علی(ع)  آگاه است

من مفتخرم که شیعه‌ی نام وی‌ام

گلبانگ دلم، علی(ع) ولی الله است

***

با یک دل پاک و صیقلی می‌گویم

از عشق امام اوّلی می‌گویم

«لولا علی لما خلقتک»، دل من!

از روز نخست، یا علی(ع)  می‌گویم

***

در گلشن عشق، مرغ جانانه شدی

در مسلخ عشق، مرد مردانه شدی

از عشق به عشق، یک علی(ع)  فاصله است

از خانه در آمدی و در خانه شدی

***

مولود حریم کبریا است علی(ع)

پرورده‌ی مهد مصطفی است علی(ع)

آن شیر خدا،  شاه عرب، ماه نجف

معنای نزول لافتی است علی(ع)

***

در مدح علی(ع) زبان چه قاصر شده است

دیوان به علی(ع) کتاب فاخر شده است

جز عشق علی (ع) هیچ ندارد دل من

فضل و کرمش امید شاعر شده است


 حسین شادمهر 
حسین شادمهر
وقتی به خاطرم غم عشقت خطور کرد

هفت آســــمان چشم مرا پر بلور کرد


از سینه‌ام گذشت ســـوار سپید عشق

وز کوچه‌ کوچه‌ی دل من هم عبور کرد


لبخند توســت مژده‌ی آغاز عشقمان

گلخنده‌های ناز توام پر ز شور کرد


تا فصل عشق از افق چشم تو رسید

دل را پر از شکوفه و باران و نور کرد


از یادمان مگر نرود عشق و عاشقی

باید نشست قصه‌ی دل را مرور کرد


«حسین شادمهر»
حسین شادمهر