خداوندا کسی در غم نباشد
دچار این همه ماتم نباشد
زمین گهوارهای آرام باشد
دوباره رودبار و بم نباشد
حسین شادمهر
خداوندا کسی در غم نباشد
دچار این همه ماتم نباشد
زمین گهوارهای آرام باشد
دوباره رودبار و بم نباشد
حسین شادمهر
شرارت باریِ چشم تو زیباست
چه کاشیکاریِ چشم تو زیباست
مهندس را دو چشمت کرد شاعر
بسی معماریِ چشم تو زیباست
حسین شادمهر
تا لحظهی آخرین نفس جنگیدند
لب تشنه، بدون یار و کس جنگیدند
وقتی که شکسته بال و پر افتادند
گشتند اسیر... ، در قفس جنگیدند
ای یار و نگار من! خداحافظِ تو
رفتی ز کنار من، خداحافظِ تو
با «تیر» فراق تیرهروزم کردی
ای فصل بهار من! خداحافظِ تو
«حسین شادمهر»
با قلب شکسته، چشمِ تر آمدهایم
شیر اُحد و دلاور بدر علیست
خورشید نشسته بر سر صدر علیست
از قدرت و قدر او، زبانها عاجز
آن ماه شهید در شب قدر علیست
«حسین شادمهر»
از دشمن نابکار، ما را چه هراس؟
از حمله و انتحار، ما را چه هراس؟
کوهیم که از عشق وطن سرشاریم
از خنجر و انفجار، ما را چه هراس؟
«حسین شادمهر»
در نکوهش جاروجنجال شورا شدن، تبلیغات آلوده کننده و دادن وعدههای توخالی کاندیداها
1
با پول شما به دور دنیا بروم!
هر روز سوار بنز، ویلا بروم!
برنامهی خوب و جامعی ریختهام
با رای شما اگر به شورا بروم!
2
از بس به دروغ خوش زبانی کردند
ما مردم شهر را روانی کردند
افسوس که شهر را همین مدعیان
تبدیل به یک زبالهدانی کردند
حسین شادمهر