به دست یار مستم دادی ای دل
ذبوحانه شکستم دادی ای دل
پس از عمری ریا و زهدورزی
چه کاری بود دستم دادی ای دل؟
حسین شادمهر
تو را گرم تلاش و کار دیدم
عرقریزان به زیر بار دیدم
به نام کارگر بردند و خوردند
تو را من همچنان نادار دیدم
«حسین شادمهر»
بی روی تو روزگار تلخی دارم
با غصه و غم قرار تلخی دارم
معنای گل و شکوفه بودی مادر
امسال عجب بهار تلخی دارم
احمد غم خویش با علی (ع) میگوید
اسرار به مرتضی علی (ع) میگوید
نازم به علی که عالم از روی نیاز
با صوت بلند، یا علی (ع) میگوید
خبر از سبزههای تر بگیریم
برای دل گلی دیگر بگیریم
بهار است و گل است و یار هم هست
و باید عشق را از سر بگیریم
«السلام علیک یا ضامن آهو»
شب عید و شب دی یا رضا جان
پیاپی و پیاپی یا رضا جان
دلم تنگ است آقا جان طلب کن
قرار ما بگو کی یا رضا جان
رهایم کن ز درد دوری امشب
از این تنهایی و مهجوری امشب
دلم را گوشه گوشه عشق افروز
شبیه چارشنبه سوری امشب
«السلام علیک یا فاطمه الزهرا (س)»
گل احساس خود را دفن میکرد
یکی الماس خود را دفن میکرد
علی ابن ابیطالب در آن شهر
شبانه یاس خود را دفن میکرد
ای عشق، دل مرا به جایش برسان
لبهای مرا به دست و پایش برسان
یلداست شب زلف سیاهش، امشب
پاییزِ مرا به انتهایش برسان
حسینم را تو بی سر کردی ای عشق
مرا دلخون مقرر کردی ای عشق
به جز زیبایی از رویت ندیدم
همانا باز محشر کردی ای عشق