فرهادها یخ بستهاند
يكشنبه, ۱ دی ۱۳۹۸، ۰۴:۵۵ ب.ظ
به یاد «فرهاد خسروی» نوجوان کولبر
در سکوت درّهها فریادها یخ بستهاند
جان شیرین رفته و «فرهادها» یخ بستهاند
سینهها صندوق ماتم، چشمها دریای شور
خاطرات دلخوشی در یادها یخ بستهاند
بر تن تازه درختان میخورد شلاق باد
نونهالان در هجوم بادها یخ بستهاند
سوز سرمای زمستان، خرمن انبوه برف
باغ را آتش زد و شمشادها یخ بستهاند
هیچکس کاری نکرد و هیچکس حرفی نزد
از گلو خون آمد و نقّادها یخ بستهاند
-
مُرد اما آخرین فریاد او یک مشت شد
از هراس مشتها، جلادها یخ بستهاند
حسین شادمهر
۹۸/۱۰/۰۱