شعر طنز: شب عید
شنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۷، ۰۱:۴۶ ب.ظ
شب عید آمد و وقت خرید است
دوباره نوبت بازار عید است
دوباره جنس بنجل توی بازار
به اسم اینکه اجناس جدید است
دوباره شخص مسئول گرامی
مهیای بسی وعده وعید است
تمام وعدههایش حرف مفت است
همین جوری، بدون سررسید است
گرانیهای تازه توی راهند
نه با شیب ملایم، که شدید است
نه آجیلی، نه مرغی، نه کبابی
مرا از سفره اینها ناپدید است
شب عید است و فال بخت، اما
دل بی دولت من ناامید است
به رویم بسته شد درهای بسیار
کمربندم پر از دسته کلید است
علیرغم تمام این مسایل
حلول سال نو آیا مفید است؟
دعا کردیم "حوّل حالنا" را
شود به حال ما؟ خیلی بعید است
حسین شادمهر
۹۷/۱۲/۱۸