شعرهای حسین شادمهر

غزل، ترانه، رباعی، دوبیتی، طنز، ... [ کانال تلگرام Shadmehraneh@ ]

شعرهای حسین شادمهر

غزل، ترانه، رباعی، دوبیتی، طنز، ... [ کانال تلگرام Shadmehraneh@ ]

شعرهای حسین شادمهر

کتاب شعر منتشر شده:
فرصت‌های ابری ، مجموعه دوبیتی
نشر مایا ، 1395
__________________

کانال‌های تلگرام:
*شادمهرانه https://t.me/shadmehraneh
*شادک https://t.me/shadmehraneh2
*شادشعر https://t.me/shadshear

پیام های کوتاه

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

آخرین نظرات

  • ۲ دی ۹۷، ۱۲:۲۱ - النگو نقره طرح طلا
    عالیه

پیوندهای روزانه

۱۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «یار» ثبت شده است

این کوچه‌ی خلوت، روزی مسافــر داشت

صد یادگاری از هـــر پای عابر داشت


دل بود و دل عاشق، گل بود و گل لایق

آن روزهای خــوش، افسوس آخِر داشت


یاری صمیمـــی بود،‌ یاری قدیمی بود

دل صد غزل زیبا از او به خاطر داشت


وقتــی که اینجا بود،‌ دلها همه وا بود

لطفی برای دل هر روز حاضر داشت


اینک دلی بر هم، اینک دل و صــد غم

دل زنــــدگی را هم تا این اواخر داشت


صـــدبار گفتــم من، امــا نفهمیدند

چیزی که دل می‌گفت، حرفی که شاعر داشت


حسین شادمهر

حسین شادمهر

 دائم پس از نگاه تو یک دل سبک‌ترم
 ای خوب آسمانی از گل تو بهترم


 از ماه و از ستاره و خورشید برتری
 حتی به پیش پای تو از خاک کمترم


 تنها تویی، ‌تویی، تو و تنها تویی تویی
 آنکس که پروریده‌امش عشق در سرم


 شاهین عشق وسعت آفاق دل تویی
 من در میان چنگ تو همچون کبوترم


 از یاد برده‌ای تو و نامم نمی‌بری
 یادت ولی نبرده و نام تو می‌برم


 پروا نمی‌کند دلم از شعله‌های عشق
 پروانه‌وار شعله‌ی عشق تو می‌خرم


 ای نازنین! ز ناز بکاه و بیا ببین
 از باغ چیده دسته گلی، چشم بر درم


 ای گل! بدان که نغمه‌ی بلبل برای توست
 مرغی مهاجرم به هوای تو می‌پرم


 حسین شادمهر

حسین شادمهر

 خلوت عاشقانه‌ای دارم
 گریه‌های شبانه‌ای دارم


 خلوتم بوی صد غزل دارد
 جوشش شاعرانه‌ای دارم


 دوری‌ات را تحمل نمی‌دانم
 دیدنت را بهانه‌ای دارم


 خال لب را مکن دریغ از من

 صیدم و درد دانه‌ای دارم


 یادگاری اگر که می‌خواهی
 برگ سبزی،‌ ترانه‌ای دارم


 در دلم آشیانه‌ای داری
 در دلت آشیانه‌ای دارم؟


 حسین شادمهر

حسین شادمهر
غمگین ترانه‌ای ز فراقت سروده‌ام

یعنی که من همیشه به یاد تو بوده‌ام


چشمم بدون چشم تو چون چشمه می‌شود

این نکته را به وقت فراق آزموده‌ام


تو بی‌خیال من چه خوش از زندگی شدی

من بی‌خیال روی تو هرگز نبوده‌ام


این عشق آفرینش چشمان مست توست

تو را چنان الهه‌ی عشقی ستوده‌ام


عشقت چنان وجود مرا شعله‌ور نمود

تا گوی عشق از کف مجنون ربوده‌ام


ما را دلی‌ست عاشق و شعری‌ست پر ز شور

شعر و دلم فدای وجودت نموده‌ام


منّت گذار و پای به چشمان من بنه

اینک که مهر غیر تو از دل زدوده‌ام


با اینکه هیچ وقت به یادم نبوده‌ای

باور کن ای عزیز، به یاد تو بوده‌ام


حسین شادمهر
حسین شادمهر