قد قامت تو اقامه را زیبا کرد
وصف رخ تو چکامه را زیبا کرد
بی عشق تو هویّت من جعلی بود
نام تو شناسنامه را زیبا کرد
حسین شادمهر
باد آمده تا نوید مرگم بدهد
هشدار به رگبار تگرگم بدهد
مانند درخت منتظر میمانم
تا فصل بهار، بار و برگم بدهد
«حسین شادمهر»
چه خشک و بی گُل و بی سایه ماندم
نه برگی از درختی سبز خواندم
برای یادگاری کاش من هم
به دست خود درختی مینشاندم!
بهاران دل انگیزم تو هستی
شکوه فصل پاییزم تو هستی
و تنها تک درختی که دلم خواست
به آن دل را بیاویزم تو هستی
حسین شادمهر