فرشته زیر خاک! این باورم نیست
که دیگر سایهی او بر سرم نیست
نمیبینم به غیر از غصّه و غم
به دنیایی که در آن، مادرم نیست
-
برایم سایهی سر بود، مادر
نه گویا چیز دیگر بود، مادر
به دنیایم اگر چیزی نمیماند
فقط ای کاش مادر بود، مادر
-
برایم یار و یاور کاش میماند
کنارم روز دیگر کاش میماند
فغان و درد و آه و اشک و افسوس
نگاه گرم مادر کاش میماند
-
ز سر شد سایهات کوتاه، مادر!
جهانم شد مصیبتگاه، مادر!
سخن آموختی، رفتی، نمانده ست
مرا جز وای مادر! آه مادر!
حسین شادمهر
* شادی روح مادران درگذشته و از جمله مادر حقیر، فاتحهای بخوانید
فرشته زیر خاک این باورم نیست
که دیگر سایه ی او بر سرم نیست
نمی بینم به غیر از غصّه و غم
به دنیایی که در آن مادرم نیست
"حسین شادمهر"
خدا رنگش زده یک دست با عشق
سپس با او قراری بست با عشق
به رسم عاشقی در دفتر دل
یقین مادر مساوی است با عشق
«حسین شادمهر»
پیاپی و پیاپی، یا رضا جان
دلم تنگ است آقا جان طلب کن
قرار ما، کجا؟ کی؟ یا رضا جان
"حسین شادمهر"