نگــــاهم بازپخـــش عشــــق او بود
به رخســـارم درفش عشـــق او بود
دلــی عاشق، دلــی بیدار هر شـــب
درونم پـــاس بخـش عشـــق او بود
"حسین شادمهر"
آه دلم از هجوم چشمان تو بود
قلبم همه مرز و بوم چشمان تو بود
افسوس نگفتم به تو از راز دلم
چون لب همه مهر و موم چشمان تو بود
"حسین شادمهر"
یک شب تو بیا بشو عروس دل من
تا گپ بزنیم در خصوص دل من
مهریهی چشمان تو کردم لب را
تقدیم تو باد باغ بوس دل من
"حسین شادمهر"
دلم را بی تفاهم میشکستی
برای بار چندم میشکستی
گله از دل شکستن نیست اما
جلوی چشم مردم میشکستی
"حسین شادمهر"
فرشته زیر خاک! این باورم نیست
که دیگر سایهی او بر سرم نیست
نمیبینم به غیر از غصّه و غم
به دنیایی که در آن، مادرم نیست
-
برایم سایهی سر بود، مادر
نه گویا چیز دیگر بود، مادر
به دنیایم اگر چیزی نمیماند
فقط ای کاش مادر بود، مادر
-
برایم یار و یاور کاش میماند
کنارم روز دیگر کاش میماند
فغان و درد و آه و اشک و افسوس
نگاه گرم مادر کاش میماند
-
ز سر شد سایهات کوتاه، مادر!
جهانم شد مصیبتگاه، مادر!
سخن آموختی، رفتی، نمانده ست
مرا جز وای مادر! آه مادر!
حسین شادمهر
* شادی روح مادران درگذشته و از جمله مادر حقیر، فاتحهای بخوانید