شرارت باریِ چشم تو زیباست
چه کاشیکاریِ چشم تو زیباست
مهندس را دو چشمت کرد شاعر
بسی معماریِ چشم تو زیباست
حسین شادمهر
شرارت باریِ چشم تو زیباست
چه کاشیکاریِ چشم تو زیباست
مهندس را دو چشمت کرد شاعر
بسی معماریِ چشم تو زیباست
حسین شادمهر
دل دور از گناهی داشتم کاش
به عشقت تکیهگاهی داشتم کاش
در این فصل هجوم غربت و غم
کنارت جان پناهی داشتم کاش
«حسین شادمهر»
از کتاب "فرصتهای ابری"، نشر مایا، 1395
کانال تلگرام ، صفحه اینستاگرام
دوستان و مخاطبان عزیز
با سلام
عزیزانی که مایل به تهیه و خرید مجموعه دوبیتیهای اینجانب به عنوان «فرصتهای ابری» دارند، میتوانند علاوه بر تهیه از مراکز کتابفروشی و دفتر نشر مایا، از طریق لینک زیر نیز به صورت آنلاین اقدام نمایند:
http://www.ketabshare.com/index.php?route=product/product&product_id=427
چه سخت و ناعلاج افتادی ای عشق
چرا از تخت و تاج افتادی ای عشق
در این دور و زمان بیوفایی
نبینم از رواج افتادی ای عشق
«حسین شادمهر»
ببار ای سپید صمیمی ببار
برای دل من سپیدی بیار
شکوه شکوفاییات دیدنیست
بیفشان شکوفه هزاران هزار
پر از حسّ زیبا شدن گشتهام
و از شوق برفم چهسان بیقرار
به داماد شمشاد فرخنده باد
وصالِ عروسِ سپیدِ چنار
چه برفی، چه برفی، سپیدِ سپید
چه فصلی، چه فصلی، بهارِ بهار!
«حسین شادمهر»
نه تیراژ کتابم بیشتر شد
نه حتی نان و آبم بیشتر شد
برای شعر گفتن از تو ای عشق
فقط رنج و عذابم بیشتر شد!
«حسین شادمهر»
سرسخت تو سست میشود، غصه نخور
چون روز نخست میشود، غصه نخور
تنها شدهای، دلت هوایش کرده؟
آن نیز درست میشود، غصه نخور
«حسین شادمهر»
برایت عشق فوری مینویسم
دو تا بوسه ضروری مینویسم
تب عشقت اگر پایین نیامد
سپس قدری صبوری مینویسم
«حسین شادمهر»