شعرهای حسین شادمهر

غزل، ترانه، رباعی، دوبیتی، طنز، ... [ کانال تلگرام Shadmehraneh@ ]

شعرهای حسین شادمهر

غزل، ترانه، رباعی، دوبیتی، طنز، ... [ کانال تلگرام Shadmehraneh@ ]

شعرهای حسین شادمهر

کتاب شعر منتشر شده:
فرصت‌های ابری ، مجموعه دوبیتی
نشر مایا ، 1395
__________________

کانال‌های تلگرام:
*شادمهرانه https://t.me/shadmehraneh
*شادک https://t.me/shadmehraneh2
*شادشعر https://t.me/shadshear

پیام های کوتاه

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

آخرین نظرات

  • ۲ دی ۹۷، ۱۲:۲۱ - النگو نقره طرح طلا
    عالیه

پیوندهای روزانه

۷۹ مطلب با موضوع «دوبیتی» ثبت شده است


بر حمله‌ی صد حریف پیروز شدیم

شد کار وطن ردیف ، پیروز شدیم

هرچند که سرسخت مقاوم ماندیم

امروز ولی «ظریف» پیروز شدیم


"حسین شادمهر"

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ تیر ۹۴ ، ۱۳:۳۰
حسین شادمهر
نگاهـــت هــر زمـــان تکـــرار می‌گشت

غمــت بر سینـــــه‌ام آوار می‌گشت

فـــدا می‌شـــد دلـــم در دور اوّل

به دورت همچنان عطّــــار می‌گشت!


حسین شادمهر


حسین شادمهر

چه خشک و بی گل و بی سایه ماندم

نه برگی از درختی سبز خواندم

برای یادگاری کاش من هم

به دست خود درختی می‌نشاندم!


حسین شادمهر
چه با خود مژده‌ای بشکوه آورد
برای شهر پُر اندوه آورد
کتابی با هزاران آیه از عشق
محمد(ص) با خودش از کوه آورد.

*** 
کسی در غار مشغول نماز است
برای عشق در راز و نیاز است
صدایی شهر را دعوت به حق کرد
همانا او «محمد»(ص) از حجاز است.

*** 

برای عشق سهم آخری بود

به فکر لحظه‌های بهتری بود
برای دختران زنده در گور
نوید روزهای دیگری بود
*** 
عطا شد سوره‌ی کوثر برایت
یکی هم مادر و دختر برایت
تو را بی ریشه دانستند آنها
و نازل شد «هوالابتر» برایت.
*** 
برای عشق، فرصت، تازه آورد
چه حرفی از محبّت تازه آورد
«محمد» (ص) آن رسول مهربانی
که با خود نور و رحمت تازه آورد.


«حسیــن شادمهـــر»

حسین شادمهر

فراق و دوری‌ات کم بود ای کاش
مرا عشقت دمادم بود ای کاش
در این عصر دل انگیز بهاری
بساط چایی‌ات دم بود ای کاش


حسین شادمهر

حسین شادمهر

عقابانه ره کرکس گرفتند
چه مردانه ره ناکس گرفتند
شهیدان وطن را می‌ستایم
که از دشمن، وطن را پس گرفتند

حسین شادمهر

همیشه از تو گفتم یا نوشتم
غم عشق تو بوده سرنوشتم
مرا از آتش دوزخ غمی نیست

دمی که با تو هستم در بهشتم


حسین شادمهر

حسین شادمهر

دل دور از گناهی داشتم،‌ کاش!
به عشقت تکیه‌گاهی داشتم، کاش!
در این فصل هجوم غربت و غم
کنارت جان‌پناهی داشتم، کاش!


حسین شادمهر

حسین شادمهر
پر از باران که اقلیمی ندارد

زمستان را به تقویمی ندارد

چنان خشک است و بی‌باران کتابش

که «کبری» هیچ تصمیمی ندارد!


حسین شادمهر