شعرهای حسین شادمهر

غزل، ترانه، رباعی، دوبیتی، طنز، ... [ کانال تلگرام Shadmehraneh@ ]

شعرهای حسین شادمهر

غزل، ترانه، رباعی، دوبیتی، طنز، ... [ کانال تلگرام Shadmehraneh@ ]

شعرهای حسین شادمهر

کتاب شعر منتشر شده:
فرصت‌های ابری ، مجموعه دوبیتی
نشر مایا ، 1395
__________________

کانال‌های تلگرام:
*شادمهرانه https://t.me/shadmehraneh
*شادک https://t.me/shadmehraneh2
*شادشعر https://t.me/shadshear

پیام های کوتاه

طبقه بندی موضوعی

بایگانی

آخرین مطالب

آخرین نظرات

  • ۲ دی ۹۷، ۱۲:۲۱ - النگو نقره طرح طلا
    عالیه

پیوندهای روزانه

 

اندوه و غم از سینه تکاندیم

از سینه غم و کینه تکاندیم

 

اسفند شد و این شب عیدی

آن غصّه‌ی دیرینه تکاندیم

 

از پنجره و مبل گرفتیم

تا پرده و آیینه تکاندیم

 

کردیم از آن شنبه چو آغاز

تا آخر آدینه تکاندیم

 

بر صورت ما ماند سیاهی

تا دوده ز شومینه تکاندیم

 

با معده‌ی خالی به شب و روز

با دست پر از پینه تکاندیم

 

در قالب یک کار گروهی

نرّینه و مادینه تکاندیم

 

تا شرّ نشود نوعِ تکان‌ها

با حفظ طمأنینه تکاندیم

 

رفتیم خرید شب عید و

سرمایه‌ی نقدینه تکاندیم

 

وامی که گرفتیم یهو رفت

جیب کت پشمینه تکاندیم

 

چون که الکی بود، دل و دست

از وعده‌ی پیشینه تکاندیم

 

القصه، تکاندیم و تکاندیم

با زحمت بیشینه تکاندیم

 

خاکی که فراهم شد از این راه

آن را سر کابینه تکاندیم

 

حسین شادمهر

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۸ ، ۱۰:۳۰
حسین شادمهر

 

پدرم کارگر است
صبح تا شب، سر کار
پدرم راننده است
یا مسافر یا بار

پدرم برزگر است
کار او با داس است
پدرم زحمتکش
عرقش الماس است

پدرم را دیدم
دست و پایش خسته
توی دستان پدر
پینه‌هایی بسته

پدران سایه‌ سر
پدران دلسوزند
مثل یک شمع و چراغ
پدران می‌سوزند

 

حسین شادمهر

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۸ ، ۰۸:۴۲
حسین شادمهر

مملکت افتاده در بحران ماسک

ای هزاران مرگ بر سلطان ماسک

 

صف به صف دیدم که هر جا بسته‎اند

مثل من صدها نفر خواهان ماسک

 

هرچه جستم، هرکجا رفتم؛ نبود

وای بر جمله خریداران ماسک

 

ماسک شد محبوب ملیون‎ها نفر

دست‎ها افتاده بر دامان ماسک

 

جای اینکه ماسک آویزان کنیم

ما همه گشتیم آویزان ماسک

 

از کرونا ما اگر جان در بریم

می‎شویم افسرده و داغان ماسک

 

بسته‎ام گونی به روی صورتم

تا کنم اینگونه من جبران ماسک

 

آنکه باید چاره‎ی درمان کند

گشته خود بیچاره و نالان ماسک

 

ما کرونا را شکستش می‎دهیم

تو برو کن چاره‎ی درمان ماسک

 

حسین شادمهر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ اسفند ۹۸ ، ۱۱:۲۳
حسین شادمهر


چه ویروس خطرناکی
سرایت کرده در دل‎ها
چه دنیای کثیفیه
بدون عشق این دنیا

همه پشت نقاب و ماسک
همه از هم گریزانن
کسی عشقو نمی‎فهمه 
دلا بدجور زندانن

نگاه سرد آدم‎ها
نداره حسّ سابق رو
نمی‎لرزه دلی از عشق
ببینی قلب عاشق رو

نمی‎تونم، مگه میشه
نبوسم چشم مستش رو؟
نمی‎تونم، مگه میشه
نگیرم من دو دستش رو؟

من آرامش نمی‎خواهم
منو غرق بلایم کن
بگیر ای دوست دستامو
به عشقت مبتلایم کن

منو سرشار عشقم کن
در این دنیای پر افسوس
به دست عشق پاکم کن
از این حجم پر از ویروس

 

حسین شادمهر

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۸ ، ۱۲:۵۶
حسین شادمهر


به دانشگاه خواندم درس دشوار
پر از فرمول و انتگرال و آمار

برای شهریه گشتم چه مفلس
در آخر تا شدم روزی مهندس

صناعت پیشه کردم سالیانی
بدست آرم مگر آبی و نانی

به دور از همسر و فرزند و خانه
شدم آواره‌ی هر کارخانه

تمام دست و پایم روغنی شد
اَنیسم یک روبات آهنی شد

به دستم چرخ صنعت خوب چرخید
از این چرخش مرا چیزی نچربید

به یُمن واردات جنس چینی
شدم محکوم به خانه نشینی

شد اما چرخ صنعت چون که پنچر
مهندس هم نمی‌خواهند دیگر

کسی کو رفت دنبال صنایع
یقین عمر خودش را کرده ضایع

اگر خواهی نباشی سخت مقروض
پسر جان فنّ دلالی بیاموز

مهندس تا بخواهی بی‌شمارند
نود درصد از آنها فکر کارند 

 

حسین شادمهر

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۸ ، ۰۹:۲۴
حسین شادمهر

* در باب شیوع ویروس کرونا در ایران و احتکار ماسک

 

نه دست مردم محتاج گیرد
نه از حرص و طمع سیری پذیرد
هر آنکس احتکار ماسک کرده 
کرونایی شود فوری بمیرد wink

 

***

چنین گفتا مرا آن یار سرمست
تو را بهر سلامت نکته‌ای هست
تو کز کالای چینی شسته‌ای دست
کرونا را بکش با شستن دست smiley

 

***

نه واهمه از آنفلوآنزا داریم
نه ترس از این موج کرونا داریم
ما پوستمان کلفت شد از بس که
هر روز از این جور قضایا داریم surprise

 

حسین شادمهر

 

#کرونا #کرونادرایران #کرونایی 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۸ ، ۰۹:۲۲
حسین شادمهر

در تکاپوست به او رای دهیم
پر هیاهوست، به او رای دهیم

در و دیوار پر از تبلیغات
همه جا اوست، به او رای دهیم

چهره‌ی پوسترش با فتوشاپ
شده خوش پوست، به او رای دهیم

خوشگل و خوش‌نمک و خوش‌صحبت
خوش بر و روست، به او رای دهیم

بده بستان چه فراوان دارد
پشت پستوست، به او رای دهیم

گفته حلّال مسایل هستم
نه خطاگوست، به او رای دهیم

فک و فامیل بزرگی دارد
توی در توست، به او رای دهیم

می‌تواند همه را سنگ کند
اهل جادوست، به او رای دهیم

شده دلسوز برای من و تو
مثل خالوست، به او رای دهیم

عکسِ با رفتگرش را دیدی؟
گرمِ جاروست، به او رای دهیم

وعده‌هایش همه شیرین و قشنگ
نیک و نیکوست، به او رای دهیم

کلک و حیله و حقّه بلد است
وه چه پرروست، به او رای دهیم

خون دل خورده برای این پست
چون که زالوست، به او رای دهیم

شده آواره برای دو سه رای
این سو آن سوست، به او رای دهیم

از غم و غصّه‌ی ما بی‌خبر است
خنگ و هالوست، به او رای دهیم

پیش او، نامزد آن حزبی
موش ترسوست، به او رای دهیم

الغرض، باقلوا است و هلوست
آری ای دوست، به او رای دهیم

 

حسین شادمهر

 


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ بهمن ۹۸ ، ۱۱:۴۱
حسین شادمهر

زنم را عزیزم صدا می‌کنم
خطابش ضمیر شما می‌کنم

چنان دوست دارم زنم را که من
برایش همیشه دعا می‌کنم

من از ترس دعوا و تحریم شام
به او دائماً چشم ادا می‌کنم

به پایش در این وضع و اوضاع گوشت
دو تا گاو سنگین فدا می‌کنم

اگر شد به اصل و نشد هم بدل
سراپای او را طلا می‌کنم

مرا گر کند امر، در خدمتم
اگر خواست فیلی هوا می‌کنم

محال است روزی اگر دور از او
که فکری برای خطا می‌کنم

به روز زن و روز میلاد او
برایش چه جشنی بپا می‌کنم

برای خودم می‌خرم یک پراید
به او هدیه یک زانتیا می‌کنم

مرا گر چه خوانند یک زن ذلیل
من اینها به عشق و وفا می‌کنم 

 

حسین شادمهر

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۸ ، ۰۹:۵۸
حسین شادمهر

 

به سرم زد بروم تا که نماینده شوم
لااقل صاحب یک منفعتی بنده شوم


گاه چُرتی بزنم یا که بگویم چرتی
فیلمم پخش شود سوژه‎ی هر خنده شوم


هر کسی ساز خودش را زند آنجا، من هم
ساز خود را بزنم بلکه نوازنده شوم


دیده‎ام گاه در آنجا که غزل می‎خوانند
من چه کم دارم از آنها که سراینده شوم


می‎زنم نعره و فریاد نُت «دو- دو» را
آخر دوره سزا است که خواننده شوم


هر کجا سود اگر بود به آن رای دهم
نکند باز در این معرکه بازنده شوم


توی مجلس همه با آدم گُنده بپرم
عاقبت مالک برجی سر زرگنده شوم


وقت خوبی‎ست که لابی کنم و ساخت و پاخت
جای خوبی‎ست در این دوره که سازنده شوم


توی گمرک بروم خدمت مردم بکنم
راکب یک فقره خودروی بی‎دنده شوم


چارسالی شده باید به کف آرم پولی
تا که از کار رها باز در آینده شوم


پای از این مجلس خوبان نگذارم بیرون
روی این صندلی‎ام محکم و پاینده شوم


دفتر و دستک خود را همه جا پخش کنم
غرق در کاغذ و در پوشه و پرونده شوم

 

چند تا شرکت و صندوق مرا عضو کنند
تا که از پست و سمت مملو و آکنده شوم


خدمت خلق شعارم بشود امّا بعد
زودتر باید ازاین خلق خدا کنده شوم

 

حسین شادمهر

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۸ ، ۰۹:۵۱
حسین شادمهر

عملکرد مدیران چیست؟ هیچی
دقیقاً کار ایشان چیست؟ هیچی


برای طرح‎های آبکی‎شان
دلیل و بحث و برهان چیست؟ هیچی


به غیر از وعده‎های خوب دادن
هنرهای سخنران چیست؟ هیچی


به جز یک مشت حرف مفت دیگر
در اینجا جنس ارزان چیست؟ هیچی


ژن انگل همه جا را گرفته
به جز اینها فراوان چیست؟ هیچی


به جز فامیل بودن در ادارات
برای پست، میزان چیست؟ هیچی


نگاه برخی از این میزداران
به میزش غیر دکّان چیست؟ هیچی


دلیلش گندکاری‎ها اگر نیست
دلیل بوی تهران چیست؟ هیچی


به جز رشد گرانی و تورم
دگر رشد شتابان چیست؟ هیچی


خودش بالانشین و کاخ دار است
برایش درد اسکان چیست؟ هیچی


به جز از خودروهای بنجل چین
فراوان در خیابان چیست؟ هیچی


همه گفتم ولی آیا امیدی
برای حل بحران چیست؟ هیچی


چه اوضاع قمر درعقربی است
که آن را خط پایان چیست؟ هیچی

 

حسین شادمهر

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ بهمن ۹۸ ، ۰۹:۴۸
حسین شادمهر